سروش سینما/ «یه عالمه ماهی» نگاهی نو به مشکلات جنگ و مهاجرت جنگ زدهها دارد که گاهی اوقات تک گویی بازیگران از کیفیت کار کم میکرد.
تالار وحدت، مجموعه تئاتر شهر، تئاتر مولوی، تماشاخانه ایرانشهر و تالار حافظ میزبان ششمین روز از اجراهای صحنهای آثار این دوره از جشنواره بودند.
وقتی برای تماشای نمایش «بین یه عالمه ماهی» وارد سالن سایه تئاتر شهر شدم نور آبی فضا را روشن کرده بود و صدای تلاطم آب به گوش میرسید. انگار وارد دنیایی دیگر میشدی که شخصیتهای قصه حضور داشتند. دور صندلیهای به هم پیوسته شخصیتها مدارهایی قرار داشت که انگار آنان به هم متصل بودند. خود شخصیتها مدام از اتحادی میگفتند که در بین آنان وجود داشت و پنج شخصیت قصه مانند پنج انگشت دست بودند.
روایتی از غواص شهید و مهاجرت جنگ زده ها
شخصیتهای داستان انگار مرده بودند و این را از لباسهایی که شبیه به کفن بود میشد فهمید. آنان داغدار رفیق قدیمی و همبازی کودکی خود بودند که شهید شده بود. به دوست شهیدشان لقب قورباغه و بلبل داده بودند؛ به او قورباغه میگفتند، چون تا پنج دقیقه میتوانست زیر آب بدون نیاز به اکسیژن غواصی کند. وقتی با قصه همراه میشدی و گوش به دل خاطرات شخصیتها میسپردی نور آبی برایت رود اروند را تداعی میکرد.
روایتی از غواص شهید و مهاجرت جنگ زده ها
«بین یه عالمه ماهی» روایت جنگ زده هاست؛ روایت خانوادههایی که جنگ آنها را مجبور به مهاجرت از جنوب به تهران کرد. بازیگران این نمایش به اجرای خودشان مسلط بودند، اما در برخی قسمتها به دلیل افزایش مونولوگهای بازیگران (تک گویی درونی) مخاطب را گیج میکردند.
بازیگران این نمایش هر یک راوی مشکلاتی هستند که جنگ برای آنها ایجاد کرده است. هر یک از آنان از مشکلی میگفتند که پس از رفتن رفیقشان به جبهه برایشان رخ داد. همیشه در روایتهای این چنینی به زندگی خود شهید پرداخته میشود، اما این بار به زندگی رفقای شهید پرداخته میشود که چه بر سر آنان در نبود او آمده است.
اجرای نمایشهای «ژنرال» و «انگشتری» در میدان ولی عصر
روایتی از غواص شهید و مهاجرت جنگ زده ها
همچنین نمایش های «ژنرال» و «انگشتری» دربخش ویژه «سرباز انقلاب» و مسابقه نمایش های خیابانی سی و نهمین جشنواره تئاتر فجر در میدان ولی عصر اجرا داشتند.
- نویسنده : یوسفی
- منبع خبر : باشگاه خبرنگاران